اندیشه هایم |
هنوز عاشق هستم حتی در سکوت محض. هنوز می خواهمش اما بدون هیچ التماسی. هنوز پر از خواهش است دلم، اما زبان را وادار به سکوت کردم. برای عاشقی چون من، همین بس که گاهی سراغی بگیرم و بدانم بروز است. بدانم هنوز حرف می زند. بدانم، هنوز دوستانش محتاج سنگ صبوری چو او هستند. برای من عاشق همین بس است. دیگر هیچ نمی خواهم. عاشق هستم اما نمی گویم. دیگر سرش عشق را فریاد نمی زنم. یک ماه شده که خاموش گشته ام. فریاد من را باید وقتی در دلش راه یافتم، از تپش های زیباتر قلبش حس کند.
[ چهارشنبه 94/1/5 ] [ 2:45 عصر ] [ پیرمرد سی و چند ساله ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |