سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندیشه هایم
 
قالب وبلاگ

به نام هستی بخش احساس

هنوز یک روز مونده بود به حرکتمون از تهران به سمت مهران و عراق و کربلا که دوست مشترک به سرمایی، یک سیم‌کارت عراقی می‌ده.

فکر کنم مربوط به شبکه آسیا سل  بود. یک سیم‌کارت آکبند.

سرمایی هم کلی ذوق می‌کنه و خوشحال که الان یه سیم‌کارت داره و دیگه هزینه‌ها براش ارزون تموم می‌شه!

خب با همین ذوق شوق، از مرز عراق عبور می‌کنیم و چند ساعتی بود که در جاده‌های خاکی و باریک و پر از ایستگاه‌های ایست و بازرسی، در حال حرکت بودیم. یه دفه سرمایی یاد سیم‌کارت میفته و می‌گه بیا امتحانش کنیم.

آخ راستی داشت یادم می‌رفت. در حین همین نصب سیم‌کارت بود یا شاید یکمی قبلش که هم من و هم سرمایی، با ذوق و شوق، شماره سیم‌کارت عراقی رو به خانواده‌هامون دادیم.

به هر حال سیم‌کارت رو در موبایل سرمایی قرار می‌دیم. موبایلش از همون قدیمی‌ها در حد 1200(دوازده دو صفر) بود. اول سرمایی امتحانش می‌کنه. شماره یکی از افراد خانواده‌ش رو می‌گیره. فکر کنم شماره خانومش رو گرفت. اما متاسفانه تماس برقرار نشد و یک برادر یا خواهر عراقی (الان خوب یادم نیست)، به صورت گویا، یه چیزایی بهش گفت. خوب که گوش دادیم و دست و پا شکسته ترجمه کردیم، فهمیدیم می‌گه اعتبار نداره.

از یه دوست باتجربه پرسیدیم که کد چک کردن اعتبار برای این سیم‌کارت چیه که وقتی کد رو وارد کردیم، متوجه شدم که تاریخ مصرف سیم‌کارت یک سالی هست که تموم شده.

خلاصه:

دیگه از قید سیم‌کارت عراقی گذشتیم و به دزدان سر گردنه، وطنی (همراه اول و ایرانسل) پناه بردیم واونا هم تا دلتون بخواد، رو دستمون هزینه گذاشتن. هر دقیقه 1200 تومان و هر پیامک 600 تومان. البته چه یک ثانیه صحبت کنی چه یک دقیقه، همون 1200 رو باید باج می‌‌دادی.

هرچند روزهای آخر سفر، فهمیدیم که یکم قیمتشون رو آوردن پایین، اما بازم قیمت بالا بود برای من و سرمایی و بقیه بچه‌ها، دست کم، 70 تا 80  تا 100هزار تومان و حتی بالاتر، هزینه تماس‌هامون آب خورد.

بعد از این 15 تا 16 روز سفر اربعین، وقتی می‌رسیم محل کار و به دوست مشترک ایراد می‌گیریم که سیم‌کارت قلابی (باطله) بهمون انداختی، به ما می‌گه نه به جون خودم! اگه شارژش می‌کردید می‌تونستید استفاده کنید.

به هر حال نمی‌دونم شاید راست می‌گه و سیم‌‌کارت تاریخ‌ مصرف گذشته رو می‌شه با شارژ کردن، به کار انداختش.

 

 #اربعین


[ یکشنبه 95/9/14 ] [ 8:57 عصر ] [ پیرمرد سی و چند ساله ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 126977